نابغه ها! جواب رو نخونین ببینین میتونین جواب بدین.
نکته ی انحرافی هم نداره.
سوال:
10 تا جعبه قند داریم.
هر جعبه از 1000 حبه قند تشکیل شده.
وزن هر حبه قند 10 گرمه.
این وضعیت تو همه جعبه ها همین طوریه ولی فقط یکی از جعبه ها حبه هایی با وزن 9 گرم داره.
یه ترازو داریم که یه بار مصرفه. یعنی فقط میشه یه بار با اون وزن کرد و بعد از اون دیگه از کار می افته.
می خوایم با استفاده از این ترازو و تنها با یک بار وزن بفهمیم کدوم جعبه وزن کمتری داره.
حالا چیکار کنیم؟
.
.
.
.
.
.
.
.
بشین روش فکر کن
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
مطمئنی میخوای جواب رو ببینی؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
. پس ببین
ابتدا جعبه ها را شماره گذاری می کنیم : جعبه 1 و جعبه 2 و جعبه 3 و جعبه 4 و .....
سپس از هر جعبه به تعداد شماره جعبه ، حبه قند برمی داریم ، مثلا از جعبه اول یک حبه قند و از جعبه دوم 2 حبه قند و از جعبه سوم 3 حبه قند و .......
جمعا 55 حبه قند می شود، قاعدتا به وزن 550 گرم
سپس این مجموعه را با ترازو وزن می کنیم.
فکر کنم دیگه بقیش واضح باشه
هر مقدار گرمی که از 550 گرم کمتر باشد برابر با شماره جعبه ای است که حاوی حبه قند های 9 گرمی می باشد.
1- در جمله:
زرده ی تخم مرغ سفید است
زرده ی تخم مرغ سفید هست
کدام جمله از نظر دستور زبان فارسی درست است؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
جواب: آخه نابغه زرده ی تخم مرغ سفیده؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟
2- یه تست جالب: دوستان این تست هوش اصلا نکته ی انحرافی ندارد.
یه مرد دیوونه ای که فقط از تمام زندگیش یه جمله بلده اونم نه هستش نگهبان یه پارک بزرگ میشه و ملت فقط با اجازه از این مرد میتونن وارد پارک بشن. اما چون فقط این مرد کلمه نه رو میدونه هر کس که میاد بره پارک این مرد نمیزاره (مثلا مردم که میان برن پارک به نگهبانه میگن اجازه میدی بریم داخل اونهم میگه نه) اما یه دختره میاد یه جمله میگه و نگهبانه با وجود اینکه میگه نه میره داخل بدون اینکه دردسری درست!
به نظر شما اون دختر چه جمله ای گفت که رفت داخل؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
جواب: آهای اونایی که منفی گرا هستید یه وقت فکر بد نکنید. دختره به نگهبانه میگه مشکلی نیست برم تو نگهبانه هم میگه نه.
3- روزی حاکمی سنگ دل بر نوکر بیچاره خویش خشم گرفت و اورا به اعدام محکوم نمود. از طرفی برای اینکه لطفی هم بکنه یه خروس به نوکر داد و گفت هر گونه که خروس را بکشی من هم همان گونه تورا میکشم اگر آن را سر ببری منهم شما را سر میبرم اگر آنرا تیکه تیکه کنی من هم تورا تیکه تیکه میکنم و..... اما اگر خروس را طوری بکشی که ما نتوانیم آنوقت شما آزادید.
نوکر بدبخت نشست و چندی فکر کرد و آن خروس را طوری کشت که آن حاکم نوکر را آزاد کرد.
به نظر شما نوکر چگونه خروس را کشت؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
جواب: نوکر سر خروس رو کرد تو دهن خودش فرو برد و اونو خفه کرد اما اونا نمیتوانستند سر نوکر را در دهان دیگری فرو برند و نوکر را خفه کنند.
سعی میکنم بیشتر بزارم و البته جدیدتر. چطور بودن؟
سلام بر خوانندگان عزیز امروز 2 تست هوش دیگه گذاشتم براتون امیدوارم خوشتون بیاد.
1-
فرض کنید یه رود خونه خیلی طویل بین یه شهر و یه بیابان باشه.
3 نفر تو بیابان اند به اسمهای رضا و علی و محمد و میخوان برن شهر.
یه قایق هم وجود داره که راننده نداره.
وزن رضا 200 کیلو است، اما وزن علی و محمد هر کدام 100 کیلو.
قایق هم فقط و فقط میتونه وزن 200 کیلو رو تحمل کنه.
حالا به نظر شما این سه تا چطوری میتونن با قایق برن شهر؟ نکته انحرافی هم نداره.
جواب:
اول علی و محمد با قایق میرن اونور رودخونه (چون وزنشون روهم میشه 200 کیلو) علی تو شهر پیاده میشه اما محمد با قایق برمیگرده بیابان. قایق رو میده دست رضا (چون رضا وزنش 200 کیلوهه باید خودش تنها سوار قایق بشه) و خودش تو بیابان پیاده میشه. رضا هم میره شهر و قایق رو ومیده دست علی که تو شهر بود و میگه برو محمد رو بیار.علی هم میره محمد رو میاره.
2-
این یکی هم مثل بالاییه اگه تونسته باشی بالایی رو جواب بدی این رو هم جواب میدی (خودم از عمد 2 تا مثل هم گذاشتم که اگه اونو جواب ندادین این یه فرصت دیگه بشه براتون)
یه چوپان بود که 1 گرگ و یه بز و یه گونی علف داشت. این چوپان تو بیابانه و میخواد بره شهر. حالا هم باید گرگ هم بز هم علفا رو باخودش بره.
سوال اینه که آقا چوپان چطوری باید این سه تا رو ببره شهر.
نکات:
هر دفعه که میخواد بره شهر فقط میتونه یه چیز رو با خودش ببره. اگر علف رو اول ببره گرگ بز رو میخوره اگر گرگ رو اول ببره بز علف رو
میخوره و اگر اونور شهر بازهم بز و گرگ یا بز و علف در کنار هم باشند و چوپان تو بیابان باشه یکی خورده میشه.
جواب:
اول بز رو میبره شهر بعد بر میگرده بیابان گرگ رو میبره شهر همزمان گرگ رو که گذاشت شهر بز رو بر میداره میاره بیابان و بز رو همونجا میذاره و علف رو بر میداره میبره پیش گرگ تو شهر (چون گرگ علف نمیخوره)بعد هم بر میگرده بیابان خودش و بز میان شهر و با خوبی و خوشی میرن سر خونه زندگیشون.
با سلام امروز هم یه تست هوش دیگه براتون نوشتم در ضمن وقتی جوابو میخونین نرین تو قسمت نظرات هی بنویسین چرا اینقدر آسون بود و سخت بذار یا حرفهای دیگه. پس خودت حلش کن و نظرات بد نده.
تست:
یه روز یه شرکت خیلی بزرگ یه مهندس میخواسته استخدام کنه. رئیس شرکت میاد یه سوال طرح میکنه و میگه هرکس حلش کرد اون استخدامه. 199 مهندس شرکت کردن و هیچکدومشون نتونست جواب درست بده.
بعد یه مهندسی خودشو ژیگول پیگول میکنه و برای دویستمین نفر شرکت میکنه که استخدام بشه.
سوال رو رئیس شرکت میپرسه که این سوال به شرح زیره:
(دوستان در طرح این سوال چند فرضیه انتخاب شده که معما جالب بشه مثله: هوای بارانی در کویر و زیر بالکن ایستادن در کویر و منتظر و.... پس نکته انحرافی نداره)
:
آقا رئیسه میگه فرض کن سوار یه ماشینی هستی که فقط گنجایش 2 نفر رو داره.
بعد تو داخل یه کویری داری میری که داره بارون میاد.
زیر یه بالکن 3 نفر ایستادن با توجه به توضیحات تو کدوم یکی رو میتونی سوار کنی
(فقط یه نفر چون گنجایش ماشین 2 تاست یکی راننده و یکی دیگه)
اولیش یه پیرزنه که حالش وخیمه که هرچه سریعتر باید بره بیمارستان وگرنه امکان مرگش زیاده.
دومی دوست صمیمیته که خیلی خیلی شما با هم رفیق هستین و 2 بار جونتو از مرگ حتمی نجات داده و الان تو مدیونشی که اگه این دوست دیر برسه به شرکتش اخراج میشه.
سومی زن آرزوهاته که همیشه دوست داشتی باهاش زندگی کنی و جز اون با هیچکس ازدواج نمیکنی فقط این زنه.
حالا تو کدوم یکی از اینها رو سوار میکنی؟
مهندس کمی سر به فکر فرو برد پاسخ اصلی رئیس شرکت رو داد و استخدام هم شد....
به نظر شما چه پاسخی داد که رئیس اونو استخدام کرد؟
جواب :
مهندس گفت ماشین و میدم دست دوستم که هم پیرزنه رو ببره بیمارستان هم خودش برسه شرکت و خودم پیشه اون زنه رویاهام میمونم تا یه ماشین بیاد رد بشه و ما باهم بریم.
امیدوارم لذت کافی رو برده باشین. تا تست هوش جدید بعدی خدا یارو نگهدار.
عشق میان دو فرد طی چندین مرحله متفاوت تکامل می یابد که به منظور بقای عشق هر کدام ازاین مراحل اهمیت خاص خود را دارا میباشد این مراحل شامل:
مجذوب شدن، دلربایی، هوس (اشتیاق مفرط)، صمیمیت و تعهد است.
1- مرحله مجذوب شدن
واکنش مثبت نسبت به یک شخص است که خود به دو مرحله تقسیم بندی میگردد:
ـ مجذوب شدن فیزیکی: هنگامی روی می دهد که جسم شما نسبت به یک شخص از خود واکنش نشان میدهد. واکنشهایی همچون: افزایش ضربان قلب، افزایش درجه حرارت بدن، تعریق کف دستها و دلهرگی. این مرحله سطحی ترین و ابتدایی ترین مرحله عشق میباشد اما در عین حال یکی از قدرتمند ترین عوامل است.
ـ مجذوب شدن عاطفی: هنگامی که اوضاع و احوال مساعد و مطلوب باشد شکل میگیرد. پس از آنکه شما از لحاظ فیزیکی مجذوب شخصی گردید سپس باب گفتگو را با وی خواهید گشود و اگر متوجه شدید که اشتراکاتی با یکدیگر دارا میباشید از قبیل سرگرمیها، طرز تفکر، ایدئولوژی، شغل، تحصیلات، علایق و دیگر زمینه های مشترک سپس از لحاظ احساسی مجذوب یکدیگر خواهید گشت.
همچنین مجذوب شدن از لحاظ عاطفی حتی میتواند در فقدان مجذوب شدن از لحاظ فیزیکی نیز به وقوع بپیوندد. در این صورت پیوند و رابطه مستحکم تری ممکن است میان دو فرد ملاقات کننده پدید آید. زیرا پیشداوریها و پیش فرضهای مبتنی بر ظاهر فیزیکی دیگر وجود نخواهند داشت.
2- دلربایی
در اصل به عمل تلاش برای تاثیرگذاری و جلب توجه و نظر فردی دیگر توسط توجه متقابل و اهدای هدایا و غیره اطلاق میگردد. دلربایی نیز دو قسم است:
دلربایی خودخواهانه و دلربایی غیر خودخواهانه و با خلوص نیت.
ـ دلربایی خود خواهانه: هنگامی روی میدهد که شما اقدام به اعمال رمانتیک میزنید صرفا بمنظور منفعت شخصیی خودتان. مانند هدیه دادن برای تحت تاثیر قرار دادن شریک خود. در واقع شما دلربایی را بعنوان یک آلت و به عنوان معامله بکار میبرید.
ـ دلربایی خالصانه: هنگامی روی میدهد که شما تنها برای دلخوشی و لذت شریکتان دست به اعمال رمانتیک میزنید. شما نیز تنها از خوشحالی و لذت شریک خود ابراز خوشنودی میکنید.
دلربایی (و یا عشق) خودخواهانه خیلی زود به سردی گراییده و زایل میگردد. اما دلربایی (و یا عشق) عاری از هر گونه خودخواهی تداوم خواهد یافت. از آنجایی که دلربایی و رمانتیک بودن یک عمل میباشد بسیاری از افراد که مدت زیادی را با یکدیگر گذرانده اند آن را به دست فراموشی میسپارند اما با تلاش آگاهانه قادر خواهند بود شعله های آن را مجددا افروخته سازند.
3- مرحله هوس (اشتیاق مفرط)
آرزوی داشتن فردی، تا آن حد که جدایی از آن فرد غیر ممکن میگردد. این هنگامی است که رابطه احساسی مبدل به رابطه فیزیکی میگردد. این مرحله بسیار حائز اهمیت است. این مرحله لحظه ای است که رابطه به یک دو راهی منشعب میگردد که دو فرد میباید یکی از آن دو راه را برای ادامه مسیر برگزینند: یک راه که به تباهی می انجامد و مسیر دیگر که به مرحله والاتر منتهی میگردد.
4- مرحله صمیمیت
به یک ارتباط تنگاتنگ و بسیار نزدیک اطلاق میگردد. دو فرد افکار، عقاید، احساسات و رویاهایشان را با یکدیگر قسمت میکنند. در یک صمیمت حقیقی چیزی برای پنهان ساختن از یکدیگر وجود نخواهد داشت. صمیمیت یک پدیده ناگهانی نبوده بلکه یک روند تدریجی و پیشرونده میباشد که هیچگاه متوقف نمیگردد. هرگاه صمیمیت در یک رابطه وجود نداشته باشد ممکن است آن رابطه برای مدتی دوام بیاورد اما همیشگی نخواهد بود.
5- مرحله تعهد
به التزام برای صادق و وفادار ماندن به همسر خود در سراسر سختیها و خوشیهای زندگی اطلاق میگردد. اگر شما قادر بوده اید تا این مرحله از عشق پیشروی کنید پس چرا میخواهید به همه چیز پشت پا بزنید؟ به یکدیگر گوش دهید، با یکدیگر سازش کنید و به خاطر داشته باشید که برای دستیابی به این مرحله و موفقیت مسیر دشواری را پیموده اید. بنابراین قدر جایگاه خود را بدانید.